معرفی ساز بربط
معرفی ساز بربط
ساختار بربط (عود)
ساز عود و بربط را در برخی از منابع قدیمی یکی ساز دانسته اند در حالی که دو ساز متفاوت هستند و به نوعی بربط پدر ساز عود است. سازی است که کاسهاش کوچکتر از عود است و دستهاش بلندتر از عود است. این ساز را با عنوان بربط دوره ساسانی میشناسیم. حدود 10 ساز از دوره ساسانی در موزههای مختلف دنیا و یک ساز در ایران وجود دارد. استاد ابراهیم قنبری مهر با ایجاد تغییراتی در ساختار عود عربی از جمله کوچکتر کردن کاسه و بلندتر کردن دسته به قالب جدیدی دست یافته است که این تغییرات مورد استقبال نوازندگانی چون حسین بهروزینیا قرار گرفتهاست.
شکم این ساز بسیار بزرگ و گلابی شکل و دسته آن بسیار کوتاه است. به گونهای که بخش اعظم طول سیمها در امتداد شکم قرار گرفتهاست. سطح رویی شکم از جنس چوب است که بر آن پنجرههایی مشبک ایجاد شدهاست. بربت فاقد «دستان» است و پرش از خرک ساز کوتاه و تا اندازهای کشیدهاست. بربت دارای ده سیم یا ۵ سیم جفتی است البته در برخی مواقع استادان قالب شکنی کرده و دو یا یک سیم در قسمت پایین قبل از سیم دو به ساز اضافه میکنند که این سیمها فا زیر کوک میشود. سیمهای جفت با هم همآوا (کوک) میشوند و هر یک از سیمهای دهگانه، یک گوشی مخصوص به خود دارد؛ گوشیها در دو طرف جعبه گوشی (سر ساز) قرار گرفتهاند. عود بم ترین ساز بین سازهای زهی است. نت نویسی آن با کلید سل است که جمعا دو اکتاو است. «اکتاو» بم تر از نت نوشته شده حاصل می شود. سیم بم (سُل پائین) معمولاً نقش «واخوان» دارد و گاه این سیم جفت نیست. صدای عود به نحوی است که صدای اکتاو چهارم پیانو از راست به چپ برابری دارد و در اصل باید عود را با کلید «فا» نواخت یعنی صدای اصلی عود یک اکتاو پایین تر از آن است که امروز متداول شده است .
مضراب عود از پر مرغ (یا پر طاووس و شاه پر عقاب) و امروز از پلاستیک تهیه شده است.
معرفی ساز بربط، صدای عود بم، نرم و در عین حال گرم و جذاب و نسبتاً قوی است. این ساز نقش تک نواز و هم نواز هر دو را به خوبی می تواند ایفا کند. عبدالقادر مراغهای میگوید این ساز کاملترین سازهای زهی است زیرا پرده بندی ندارد و ما میتوانیم انواع فواصل را روی آن اجرا کنیم. در کتاب “موسیقی الکبیر” فارابی، تمام سازها را بر مبنای ساز عود بررسی میکنند و درباره آنها صحبت میکنند. مثلا ساز تنبور را با ساز عود مقایسه میکنند. یعنی اینکه محور موسیقی روی ساز عود بوده است. این ساز، ساز دست حکما و فلاسفه بوده است و برای آن تفسیرهای علمی چه از لحاظ فیزیکی و چه از نظر صدادهی داشتند. الکندی دانشمند معروف دوران اسلامی یک جمله معروف دارد که میگوید در ساز عود چیزی یافت نمیشود مگر اینکه دلیل فلسفی، نجومی، علمی، ریاضی و…. داشته باشد. به عنوان مثال در ساز عود تمامی زوایا براساس علم ریاضی ساخته شده است. یا اینکه زمانیکه فلاسفه درباره چهار سیم عود صحبت میکنند میگویند هر کدام از این سیمها متعلق به یکی از اخلاط اربعه است که محور طب قدیم بوده است و هر کدام از سیمها را منتسب به یکی از مزاجها میکند. در نتیجه ساز عود یک ساز محور است زیرا زبان فلسفه بوده است.
تاریخچه ساز عود
عود (بربت)، ساز باستانی ایران و مادر ساز گیتار
بربت همچنین بربط( عود) یا ( رود)، سازی ایرانی از رده سازهای زهی زخمهای است که در خاورمیانه و کشورهای عربی شمال آفریقا رواج دارد و در حقیق نوعی سمبل تاریخی برای سازهای ایرانی است. خوارزمی در مفاتیح العلوم نام این ساز را «بربط» آورده و گفته که در اصل « برِبت» است به معنی سینه ی بت (مرغابی)، چرا که ظاهر آن شبیه به سینه و گردن مرغابی است. جنس ساز بربت از چوب است و به همین دلیل، در زبان عربی آن را عود نامیدهاند (العود در زبان عربی به معنای چوب است). این واژه در اصل عربی شده ی واژه ی «رود» فارسی میباشد که هم نام دیگر بربت است و هم به معنای سیم در سازهای زهی میباشد از دیدگاه دیگر، این واژه را برگرفته از نام “باربد” نوازنده ی عود در دربار خسرو پرویز میدانند به نظر نام و آوازه این نوازنده چیرهدست بر رویسازی که پیشتر رود نام داشت ماندگار شده باشد. از دورهی ساسانی به بعد، ما سازی را میبینیم که کاسهاش بزرگتر و دستهاش کوتاهتر از حد معمول است و دیگر قیافه تنبور را ندارد. از این دوره به بعد ما بربت یا ساز عود پیدا می شود. از این دوره به بعد این ساز در کشورهای دیگر منتشر میشود. تاریخ ابوالفدا اختراع این ساز را به شاپور اول و بعضی به باربد نسبت میدهند که هیچکدام از این اسناد قابل اثبات نیستند و دلیلش هم این است که در مورد شیوهی رفتن این ساز از ایران به تمدنهای دیگر نقل قولهای مختلفی شده و در مورد اصل قضیه که این ساز از اینجا به جاهای دیگه رفته، همه متفق القول هستند. مثلا تاریخ مسعودی میگوید نظر ابن حارث که شاعر و موسیقیدان معروف عرب بود به دربار خسرو پرویز آمد و شیوه نوازندگی ایرانی و بربت ایرانی را گرفت و به موسیقی عرب اضافه کرد و عربها با دیدن این ساز، دیگر ساز با صفحهی پوستی را گذاشتند. یک روایت دیگر این است که اسیرهای ایرانی که برای مرمت کعبه به حجاز رفته بودند، آنجا با خودشان بربت ایرانی برده بودند، عصرها که کار تعطیل میشد بربت میزدند و یکی از موسیقیدانان عرب به نام ابن زبیر که از آنجا رد میشد، صدای آن را شنید، علاقهمند شد و این ساز به موسیقی عرب آمد. روایتهای مختلفی وجود دارد ولی درمورد اینکه این ساز از ایران به جاهای دیگر رفته هیچ تردیدی نمیشود کرد.
بعد از اسلام، دوره عباسیان، که این ساز در اوج شکوفایی خودش است، را باید دوران طلایی عودنوازی بگوییم. اسحاق موصلی، ابراهیم موصلی، منصور زَلزَل و زریاب کبیر، از بزرگان عودنوازی بودند. ساز عود در آن دوران بسیار متداول بوده است، عکس عود روی سکههای آن دوره ضرب میشده و روی تمام ظروف عکس عود بوده، و لین امر نشان دهنده اهمیت ساز عود و پذیرش و محبوبیت آن در بین مردم بوده است. از دورهی عباسیان است که این ساز در تمدنهای مختلف منتشر میشود. این ساز از تمدن اسلامی و به دست زریاب به اسپانیا میرود. در زمان خلیفه عبدالرحمن ثانی برای زریاب پاپوش درست میکنند، زریاب مجبور میشود از ایران هجرت کند و از تنگه جبلالطارق عبور میکند و به دربار آندلس میرود، وقتی به دربار خلیفه عبدالرحمن ثانی میرسد، آنجا بسیار از وی استقبال میکنند و به او میگویند چه چیزی میخواهد تا در آنجا بماند، زریاب میگوید من فقط امکانات تأسیس یک هنرستان موسیقی را میخواهم و اولین هنرستان موسیقی با استانداردهای امروزی اروپا به دست زریاب کبیر در اروپا تأسیس میشود.
بدون دیدگاه